عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

تولد دوباره ی عشق...

و گفتی که فردا می آیی... و اندیشه ی این بازگشت سخت بیتابم کرده است... چنانکه از شوق، فضای ثانیه هایم بارانی شده است... پاک و آبی... با بی قراری طول اتاق را قدم میزنم... "لحظه ی دیدار نزدیک است..." هر چند دیداری بدون حضور دست ها و جسم هایمان!... و خودت خوب میدانی آنچه در عشق من و تو کم اهمیت ترین بوده است همین جسم هاست...

عجیب سفری بود... بی خبری از تو هر روز هزاران بار مرا در خود شکست و تمام دقایقش به اندازه ی تمام دریاها باریدم و به اندازه ی همه ی کویرها خواب قیامت! دیدم.

خدا میداند... خدا میداند چقدر خوشحالم... فردا روز زیبائیست... به زیبایی تولد یک عشق... کاش مرا یارای کنار تو بودن بود... بی گمان همه ی دنیا را برایت آذین میبستم... چند شب است بی خبری از تو خواب و خوراک از من گرفته است... اما امشب را با رویای بازگشت تو آرام و کودکانه خواهم خفت...

بارالها شکر که...

پینوشت: دیگر باره "همینجا" خواهم نوشت... آن شناسا نوشتن ، آن هم میان آدمک های نادانی که...! عذابم میدهد... همینجا می نویسم... گمنامی در عشق زیباتر است...

همین جا خواهیم نوشت ... همین جا که روزگار پیش از وصال نیز بسیار برای یکدیگر از عشق گفتیم... همینجا خواهیم نوشت تا تا ابد یادمان بماند هنوز دخترک و پسرک قصه ها هستیم...

نظرات 12 + ارسال نظر
آهسته وحشی می شوم.. جمعه 26 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:06 ب.ظ http://baroonebahar.blogfa.com

سلام بانو ..
به راستی که دخترک و پسرک قصه ها هستید ..
قبول دارم بانو .. گم نامی در عشق زیباتر است ...
بنویس همین جا بانو ..
آرام و جاودان و عاشق ...

[ بدون نام ] جمعه 26 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
امیدوارم همیشه برای هم بمونید...
آره...دیرزمانیه سر به هم نمی زنیم...حرف هایی را که نوشتی واقعا باهات موافقم...

* رامین تو * جمعه 26 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:24 ب.ظ http://mosafere TO...

دخترک آبی و آرام من ... رازقی عزیزم...ترانه ی عشق لحظه لحظه هایم...
تو را ... هوای صاف ... پاک و آسمانی تو را عاشقانه دوست میدارم...رنگ چشمانت را...رنگی که مرا آتش زد ... روز اول ... لحظه ی دیدار ... تو با من چه کردی..؟
بغضی گلویم را میفشارد...اشک شوق در چشمانم حلقه میزند...چشمانی که مال توست...چشمانی که همیشه دنبال توست...
تا ابد همراه تو ام ... همسفر من ...

رامین تو

مسافران پاییز ... رضا و مارال شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:06 ق.ظ http://mosaferepaiiz.blogfa.com

سلام
کافیست برای عشق گمنام نباشی
اگرنه ناشناس ماندن برای آدمک واره ها که به اسم عاشقی همه جا رخنه کرده اند چندان هم بد نیست
که آسوده تر خواهی نوشت
و آسوده تر خوانده خواهی شد.
بخاطر سبزی حضورت ممنونم
و امیدوارم همسایگان خوبی باشیم برای شادیها و دلتنگیهای هم.

فیروزه دوشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ق.ظ

سلام دوست عزیز...با خوندن نوشته زیبات بغضم ترکید...تک تک لحظه های بیخبری از عشقت رو درک میکنم...خیلی سخته ولی باعث میشه قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم و اینکه چقدر زیاد این عشقی که خداجون بهمون هدیه کرده رو دوست داریم...خداوند هیچ موقع بندههاشو تنها نمیذاره...یا علی

یه کوچولو و آقاییش پنج‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:29 ق.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

سلام عزیزم ممنون که به وبلاگم اومدی..البته لینکتون میکنم..چشم.خوشحال شدم امیدوارم فاصله ها برداشته بشه..برم یه چرخی در وبلاگت بزنم

یه کوچولو و آقاییش جمعه 3 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:22 ب.ظ

تولد مامانم نمیایی پیشم؟منتظرتم

فرهاد جمعه 3 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ب.ظ http://www.tolooe-binazm.blogfa.com

سلام خوب هستین من دوباره اومدم اومدم که باز به وبلاگم برسم البته شروع کردم ولی براش وقت نمیزارم وبلاگ شما هم قشنگه به من هم سر بزن

صبا یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.saheleparvaz.blogsky.com

سلام دوست عزیز
وای نمیدونید چقدر خوشحال شدم که اینجارو پیدا کردم
راستش شهریور ماه یه بار اومدم وبلاگتون به طور اتفاقی
آدرسشو فراموش کردم
اونوقتا من ورودی جدید بودم
الان هم به طور کاملا اتفاقی از وبلاگ یکی از دوستان دوباره پیداتون کردم
موسیقی قالبتون عالیه
دل هاتون شاد
غمهاتون کوتاه
(( ننشینیم که یاس
شوقمان را ببرد
زندگی میل و تماشا دارد
چه کسی جرأت حاشا دارد؟



ا دوشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:49 ب.ظ http://tara37.blogsky.com

سلام ممنون که اومدی من فردا با یه قسمت جدید اپم بیا اشتباهات من هنوز تمام نشده

یه کوچولو و آقاییش چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:02 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

سلام من آپم با موضوع اشک.. و منتظر حضورتون هستم
کجایین؟نیستین؟۱سوال چه مدلی آهنگ گذاشتین در وبلاگتون؟

دختر پاییزی جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 ق.ظ http://www.lovely-god.blogfa.com

سلام

اولین باره که به وبلاگتون میام

مطالب فوق العاده بود...


موفق باشین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد