میخواهم از امید بنویسم. میخواهم بنویسم : "مگر خدا دل های عاشق را تنها می گذارد؟"مگر می شود خدایی که ذات عشق از آن اوست به عشقی که همیشه از او آغاز شده و به او ختم می شود توجه نکند؟ آمده ام بگویم: چرا نشود؟ می شود!
وقتی هنوز دل هامان عاشق است... وقتی هنوز دست هامان عاشقانه در دست یکدیگر است... وقتی بر لب هامان جز نام خدا و نام یکدیگر هیچ زمزمه ای نیست... چرا نشود؟
دل قوی دار که خدا با ماست...
رامین من... بسم الله: همسرم... گرچه این روزها غصه ی دوری از تو مرا تا سر حد جنون می برد... گرچه این روزها "صبر" سیاه ترین واژه ی دنیای من است ... اما باز هم صبر میکنم... تا هر زمان بخواهی... حتی اگر بجای لباس عروس برایم کفن بیاوری...
خدا با ماست. هر قدر این قفل ها زیاد باشند ، کلید دار همه ی آن ها یک نفر است : خدا.
+ چندتا هدف و پروژه برای به هم رسیدنمون داریم که باید تا عید امسال بهش برسیم. برامون دعا کنید...
سلام عزیزم....صبر صبر صبر.....چقدر این روزا این واژه رو میشنوم....چقدر گفتنش برخلاف خودش راحته.....
تو که از پسش براومدی پس بازم میتونی بازم این صبر به آرزوت میرسوندت.....
با آرزوی بهترین ها
سلام دوست عزیز وباگ خیلی جالبی داری یه سری هم به وبلاگ من بزن واز خیلی مطالب جالب وعجیبی مطلع شو.؟؟؟
1-آیا آبهای مریخ واقعی هستند(محققان دریافتند که آبهای مریخ........)
2-سیب و گلابی ها هم نفس میکشند(کانال های میکروسکوپی هوا در گلابی ها بسیار باریک و کوچک و میزان اکسیژنی که به هسته ی میوه میرسد)